حوادث در کنار این آثار تلخ و آزاردهنده،حامل پیام های مهم تری نیز هستند.
وقتی به تاریخ نگاه می کنیم بخشی از پیشرفت جوامع و تمدن بشری در پی همین
رخدادها و بحران ها بوده است.
روزگاری شاهد مرگ و میرهای انبوه ناشی از بیماری های واگیردار بودیم که به
یکباره جمعیت عظیمی را گرفتار می کرد. اما جوامع هوشمند یاد گرفتند که تلخی
و سنگینی این پدیده ناگوار را به انگیزه توسعه خدمات بهداشتی و ارتقای
فرهنگ سلامت در جامعه تبدیل کنند و موفق هم بودند.
هم اکنون در برخی از کشورها با وجود زلزله های بزرگ، شاهد مرگ و میر و
خسارت بسیار محدود هستیم. بسیاری از جوامع با تجهیز سازه ها و اصلاح
فرآیندهای ساخت و ساز و رعایت نکات ایمنی طبیعت را مهار و مسخر کرده اند.
این حوادث تلخ، انگیزه های انسان ها را برای پیشگیری و ممانعت از بروز
خسارات گسترده و مرگ و میرهای وسیع برانگیخته است و به تدریج از تسلط نسبی
طبیعت بر زندگی آدمیان کاسته و امکان چیرگی انسان بر حوادث طبیعی را موجب
شده است. شاید در مواردی شدت و گستردگی حادثه انگیزه های بیشتر و جدی تر را
برانگیزد. بنابراین جا دارد در کنار سوگواری برای جان باختگان و همدردی با
بازماندگان و حمایت و پشتیبانی از بازگشت سریع تر آنان به زندگی عادی،
تصمیماتی بگیریم و اقداماتی انجام دهیم که با اصلاح سازه ها و فرآیندها
درجه آسیب پذیری جامعه خود را کاهش دهیم.
کم نیستند مناطقی که در صورت بروز زلزله هایی با چنین اندازه و وسعت در
معرض مخاطرات بسیار عظیم هستند و فردا دیر است. بر همه متولیان امر،
اندیشمندان، کارشناسان و عموم مردم فرض است که به حوادث محتمل آینده
بیاندیشند و از همه توان خود برای ایمن سازی جامعه استفاده کنند.